شرح آنلاین: درست در اواسط سال، آن زمان که شهر به عادیترین شکل، روزهای سردش را سپری میکرد و مردمِ سر در گریبان هم مشغول مشغلههایشان بودند، کمکم بنرهای سبزی در چهرهی شهر از ایستگاههای اتوبوس گرفته تا پلهای هوایی، شروع به روییدن کرد. شاید بتوان گفت استقبال کمنظیر مردم از چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب […]
شرح آنلاین: درست در اواسط سال، آن زمان که شهر به عادیترین شکل، روزهای سردش را سپری میکرد و مردمِ سر در گریبان هم مشغول مشغلههایشان بودند، کمکم بنرهای سبزی در چهرهی شهر از ایستگاههای اتوبوس گرفته تا پلهای هوایی، شروع به روییدن کرد.
شاید بتوان گفت استقبال کمنظیر مردم از چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تبریز در روزهای اولش، مدیون همین تبلیغات وسیعی بود که به شکلی مدبرانه، کم کم از زیر پوست شهر، سبز شد.
سؤال اساسی این است که اگر ریشهای محکم در پشت این بنرهای سبز نبود، نمایشگاه تا چندمین روز خود میتوانست شور و شعور مراجعهکنندگان را در سالنهایش حس کند…؟
قطعاً تعریف و توصیهی نمایشگاه توسط مراجعهکنندگان به اطرافیانشان، قدرتمندتر از هر بنری در سطح شهر عمل کرد و مردم را از کتابخوان گرفته تا کتابخر، در هوای سرد تبریز به نمایشگاه کشاند که این، خبر از رضایت بالای بازدیدگنندگان داشت.
تغییر زمان از روزهایی که هنوز بوی مهر از مشام دانشآموزان و دانشجویان نرفته، به اواخر مهرماه، عادتشکنی هوشنمدانهی دیگری بود که نمایشگاه کتاب سال ۹۵ تبریز، آن را تجربه کرد.
هرچند بحث اصلی ما خود «کتاب» است؛ ولی بحث «موضوع کتابها» را هم در هیچ نمایشگاه کتابی نمیتوان به حاشیه راند. مخصوصاً وقتی که تفاوتهای پررنگ ظاهری و باطنی، در دو سالن «امیرکبیر» و «پروین اعتصامی» نمایشگاه تبریز، ملموستر از همیشه حاکم باشند.
ازدحام جمعیت در سالن «امیر کبیر» یادآور این بود که ناشران و فروشندگان کتب درسی، با دید کالاگونهشان به کتابها، اقدام به تبلیغات گستردهتر و خلاقانهتری نسبت به محصولاتشان کردهاند.
جای تأسف بسیار دارد که ناشران کتب غیر درسی در آن سوی محور ایستاده بودند و با باور اینکه غرفههایشان چیزی شبیه «شبکه ۴» است، نیازی به جذب مراجعهکننده نمیدیدند و همان مخاطبان خاصشان کفایت میکرد.
هرچند چشمپوشی از برنامههای جنبی انگشتشمار خوب در چهاردهمین نمایشگاه کتاب تبریز کار صحیحی نیست ولی چه خوب میشد اگر ناشران تهرانی و معتبر، با دعوت از چند مؤلف محبوب و معروف به غرفههایشان، به بهانهی جشن امضا کتاب، مثل نمایشگاههای کتاب تهران یا سایر شهرها، باعث میشدند عدهای به شوق امضا و عکس یادگاری هم که شده، با کتابهای غیرکاربردی و غیردرسی هم اندکی آشنایی پیدا کنند.
برگزاری نمایشگاه کتاب برای فرهنگ هر شهر و جامعهای، مخصوصاً جوامع ایرانی که سالهاست پروندهی کتاب را از زندگی روزمرهشان بستهاند، سبزترین اتفاق فرهنگی شهر برای آشتی دوباره با دنیای کتاب طلقی میشود. آمدن و متصل شدن به حال و هوای فرهنگی نمایشگاه کتاب و دیدن دوستداران کتاب، به خودی خود، تأثیر زیادی در حال آدمها میگذارد، ولو اینکه کتابی خرید نشود.
همکاری ارگانهایی همچون مدارس نیز در برگزاری بازدیدهای دستهجمعی دانش آموزان از نمایشگاه، نکتهی امیدوار کنندهای بود که نشان از آمادگی کامل تبریز برای برگزاری این رویداد فرهنگی سبز داشت.
صرف نظر از اینکه مسئولان چقدر عملکرد و آمار خودشان را پسندیدهاند؛ لبخند رضایت مراجعهکنندگان هنگام ترک نمایشگاه، خود گویای صریح همه چیز بود.
یادداشت: بهنام عبداللهی
Wednesday, 24 April , 2024