*رامین فرهودی مدیر مسئول شرح آنلاین بر جسته شدن نقش عربستان سعودی در اجبار سعد حریری نخست وزیر لبنان به استعفای اجباری باعث شد تا بار دیگر توجه افکار عمومی و رسانه های منطقه ای و جهانی به این کشور پادشاهی جلب شود. اما به راستی در عربستان چه می گذرد؟ به گزارش شرح آنلاین‏، […]

*رامین فرهودی مدیر مسئول شرح آنلاین
بر جسته شدن نقش عربستان سعودی در اجبار سعد حریری نخست وزیر لبنان به استعفای اجباری باعث شد تا بار دیگر توجه افکار عمومی و رسانه های منطقه ای و جهانی به این کشور پادشاهی جلب شود. اما به راستی در عربستان چه می گذرد؟
به گزارش شرح آنلاین‏، از حدود سه سال پیش مخالفت های سر سختانه عربستان سعودی در برابر جمهوری اسلامی ایران با موضع گیری های تند و تیز عالدل الجبیر وزیر امورخارجه آن شکل علنی تری به خود گرفته است. پیش از آن عربستان انتظار داشت مذاکرات هسته ای ایران با ۵+۱ به نتیجه نرسیده و انزوای سیاسی و جهانی دامان ایران را بگیرد ولی با موفقیت کشورمان در به تصویب و امضا رساندن برجام رشته های عربستان پنبه شد. با اجرایی شدن بر جام هم جایگاه ایران در سیاست بین الملل ارتقاء یافت و هم جمهوری اسلامی ایران توانست امتیازات خوبی از طرف های مذاکره برای بهبود وضع اقتصادی خود بگیرد به ویژه آن که برجام با تایید آن از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد شکل تقنیننی به خود گرفته و هیچ کشوری اجازه خروج یک جانبه از آن را ندارد.
با این اوصاف نفوذ ایران در عرصه بین الملل و غرب آسیا وارد فاز تازه ای شد و این برای عربستانی ها بسیار گران آمد چرا که ایران اکنون کشوری است که می تواند منافع خود را از طریق دیپلماتیک‏‏، نظامی و اقتصادی تامین کند.
غرب از آغاز انقلاب اسلامی و در طول حیات چهار دهه ای آن کوشیده بود تا تصویری متحجرانه از شیوه حکومت داری اسلامی به نمایندگی ایران در جهان ارایه کند اما عملکردهای مثبت دولتمردان ایرانی در طی سال های گذشته به ویژه در قضیه برجام این توپ را با تمام ابعاد آن به زمین عربستان انداخت.
توان دیپلماتیک ایران و دستاورد ارزنده آن در کنار موفقیت های چشمگیر نظامی نیروهای مسلح آن به ویژه سپاه پاسداران در جبهه مقاومت و حمایت دولت ها از توان موشکی کشور موجب شد تا جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مقتدر‏ و مورد احترام غرب آسیا‏، در کانون توجهات قرار گیرد و نفوذ حکومت داری شیعی افزایش یابد. در این بین عربستان چون خود را به نوعی از سیادت معنوی در بین کشورهای اسلامی سنی مذهب برخوردار می بیند نیازمند آن است تا حضوری فعال تر در مناسبات مختلف این منطقه از آسیا و جهان اسلام داشته و محور قدرت شیعی به رهبری ایران را به هم زده و محور قدرت سنی به رهبری ترکیه را به سمت خود بچرخاند. به ویژه ان که گاه پادشاهی عمان نیز می تواند در برخی مسایل مورد مناقشه قدرت های منطقه ای به عنوان داور بی طرف ورود پیدا کرده و به صلح و ثبات منطقه یاری رساند.
حمایت از داعش و شروع جنگ یمن به منظور بر هم زدن موازنه قدرت ایران در منطقه بود که در ابتدا با حمایت کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه قطر همراه بود اما تلاش به استیلای سیاسی بر آنها به منظور اجبار به دوری از محور ترکیه امری بود که نه به مذاق قطری ها خوش آمد و نه ترکها،‏ مسئله ای که به تحریم قطر و تهدید نظامی آن و واکنش سخت ترکیه همراه شد.
عربستان در رایزنی های مداوم با دوستان غربی خود به ویژه آمریکا برای خروج از بن بست خود ساخته اش سه عنصر تغییراتی را برای داشتن نقش فعال در منطقه و جهان اسلام دریافت کرده است‎، ساختار سیاسی جوان، منعطف و قدرتمند.
آمریکایی ها برای جامه عمل پوشاندن به این سه راهکار خود با فروش سلاح در مقابل پول نفت به عربستان اقدمات خود را برای مسلح کردن این کشور در برابر قدرت های منطقه ای به ویژه ایران آغاز کردند. اما آنچه قابل تامل است سلاح های فروخته شده برای مقابله و تهاجم از راه دور تعریف شده اند. فروش هواپیماهای نظامی و سامانه های ضد موشکی به عربستان گواه این است که تجربه های غربی ها در برابر کشورمان حاکی از قبول شکست قطعی دشمن در میدان نبرد رو در روست. تجربه ای که علاوه بر دوران هشت ساله دفاع مقدس در جریان دفاع از حرمین شریفین در عراق و سوریه بار دیگر اثبات شد.
در خصوص اصلاح ساختار سیاسی فشل و فرتوت قدرت در عربستان سعودی نیز به قدرت رسیدن شاهزاده محمد بن سلمان در همین راستا بود. غربی ها ابتدا ردای وزارت دفاع را به قامت او پوشاندند و پس از محک زدن او در میدان جنگ با نام عربستان و به کام اسراییل وی را گزینه ای مناسب برای جانشینی قدرت پادشاهی در این مملکت دیدند.
اما کنار گذاشته شدن پادشاه عربستان امری است که نباید یک مرتبه و ناگهانی صورت گیرد. سفرهای اخیر خارجی پادشاه فعلی عربستان در همین راستاست تا بعد از انجام سفرهای خداحافظی و زمینه سازی برای مشروعیت بخشیدن به پادشاهی این شاهزاده ماجراجو میدان قدرت را به نفع او ترک و به استراحت بپردازد.
همزمان با این تغییرات سیاسی نیز شاهد تغییرات اجتماعی شوکه کننده در عربستان هستیم. اجازه رانندگی زنان و حضور آنان در ورزشگاه ها مواردی هستند که برای تکمیل مثلث نفوذ عربستان در منطقه در حال اجرا هستند. اما باید توجه داشت که عربستانی ها علاقمند به تبدیل راس مثلث خود یعنی قدرت به نوک پیکان قدرت نمایی هستند موضوعی که آمریکا علاقمند به حمایت از آن نیست.
آمریکایی ها معتقدند با شروع جنگ توسط عربستان علیه کشوری مانند ایران منافع ژئو استراتژیک آنان در معرض خطر جدی قرار می گیرد و بر همین اساس دونالد ترامپ در آخرین سفر خود به عربستان از تلاش سعودی ها برای حمایت از آنان در مقابل برخورد نظامی با ایران طفره رفت و تنها به بیان سخنانی تکراری درباره وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخت.
از سوی دیگر آن چه مانع از تحریک عربستان به کشیده ماشه جنگ می شود حضور هم پیمانان فکری قدرتمند ایران در منطقه به ویژه در لبنان است. لبنان به عنوان کشوری دارای تنوع مذهبی و فرهنگی به نمونه ای از مشارکت سیاسی فعال ملی در شمال عربستان تبدیل شده است که در آن شیعه، سنی و مسیحی توان حضور در ساختار سیاسی کشور و اداره آن را داشته و در عین حال می توانند از حمایت عموم مردم خود بهره بگیرند.
سعودی ها با شناخت روحیات سعد حریری در مخالفت با سلاح مقاومت حزب الله سعی در جلب نظر وی به سمت سیاست های خود و افزایش نفوذشان در این کشور داشتند اما درک سعد حریری از ضرورت عدم خلع سلاح مقاومت در شرایط فعلی که کشورش از سوی صهیونیست ها مورد تهدید قرار دارد و هر آن با حضور نیروهای مسلح دیگری نظیر داعش مرزهایش در خطر سقوط قرار دارند در کنار حمایت سیاسی بی شائبه حزب الله از وی در ساختار سیاسی آن کشور باعث شده بود تا قضیه بر مذاق سعودی ها خوش نیامده و با گروگانگیری ابلهانه وی و خانواده اش در عربستان او را مجبور به استعفای تلویزیونی کنند.
این فشار می تواند ریشه در ارتباطات اقتصادی خانواده وی به ویژه خواهرش به عنوان ثروتمندترین زن عرب با شاهزادگان و تجار عربستانی داشته باشد که در رخدادهای اخیر با دستور شاهزاده محمد بن سلمان با عنوان مبارزه با فساد بسیاری از شاهزادگان و تجار سعودی به جرم فساد به حبس خانگی و بازداشت کشیده شدند.
آن چه واضح است ابلهانه و احمقانه بودن شیوه سیاسی سعودی ها برای به دست آوردن قدرت در منطقه با حمایت آمریکاست، شیوه ای که نتیجه ای جز خونریزی در داخل و خارج از آن مملکت پادشاهی را در پی ندارد، اما آن چه قطعی می نماید ناتوانی سعودی ها در برخورد با نفوذ سیاسی ایران در بین کشورهای منطقه به دور از گرایشات مذهبی آنان است‏ مسئله ای که یک پای سیاست خارجی سعودی ها را لنگ می گذارد.