رامین فرهودی، مدیر مسئول پایگاه خبری شرح آنلاین آدمی با ساخت شهرهای بزرگ توانمندی خود را در علوم مهندسی و مدیریتی به منصه ظهور رسانده است. شهرهای بزرگ علاوه بر آن باعث زایش مباحثی نو در عرصه علوم اجتماعی‏، حقوق، اقتصاد و سیاست شده اند و تبریز هم به عنوان یکی از کلانشهر های ایرانی […]

رامین فرهودی، مدیر مسئول پایگاه خبری شرح آنلاین

آدمی با ساخت شهرهای بزرگ توانمندی خود را در علوم مهندسی و مدیریتی به منصه ظهور رسانده است. شهرهای بزرگ علاوه بر آن باعث زایش مباحثی نو در عرصه علوم اجتماعی‏، حقوق، اقتصاد و سیاست شده اند و تبریز هم به عنوان یکی از کلانشهر های ایرانی درگیر همین مسایل بوده و هست.
به گزارش خبرنگار شرح آنلاین، تاریخ را که به سرعت تورقی بکینم و از شرح حال علما و ادبا و هنرمندان تبریز بگذریم فصل جدیدی از بالندگی این شهر را می بینیم. فصلی که مدنیتی معاصر به یکباره شهر را مجبور به تغییر چهره می کند. دیوارهای نخستین شهرداری ایران که در تبریز بالا رفت‏، مهندسی و مدیریت شهری به عنوان سردمداران تحول این کهن شهر وارد کارزار توسعه آن شدند و اجتماع ، علم، ادبیات، اقتصاد ، سیاست و قدرت‏، شهر را به یکباره رو به جلو هل داد.
تبریز با شکلی جدید از مدیریت ساختار شهری به کعبه آمال جمعیت پراکنده در اطراف آن تبدیل شد. سیل مهاجرت به آن گسترش یافت و خرده فرهنگ های متفاوتی در محلات مختلفش شکل گرفت. دانش مهندسی تازه واردش در بعضی از نقاط منشاء خیر شد و در برخی نقاط دیگر هویت سنتی را تخریب و ریشه ها را از بین برد. دانش زندگی اجتماعی مردم دچار تحول گردید، اقتصاد مردمانش در سایه توسعه شهر و ایجاد محلات و بازارهای جدید توانمندتر شد، حقوق مدنی و شهروندی دایره عمل و نفوذ بیشتری یافت و این شهر کهن به یکی از کانون های قدرت سیاسی در ایران زمین تبدیل شد و اکنون با کسب عناوین متنوع و پر طمطراق می رود تا شاهد میزبانی هزاران مهمان خارجی در سال ۲۰۱۸ به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای جهان اسلام باشد.
اکنون ما در نقطه ای ایستاده ایم که گذشته ای سرشار از فراز و نشیب ها را در پس خود داریم و راهی در برابرمان گشوده شده است که ما را به شتاب و دقت در برنامه ریزی و عمل فرا می خواند.
تبریز حالا از ما به عنوان شهروند و از مسئولان اداره کننده خود به عنوان مجموعه شهرداری مطالباتی دارد. تبریز از شهروندانش فرهنگ شهر نشینی، ارتقاء سطح رفتارهای اجتماعی مطلوب، احترام به قانون و پشتیبانی از قدرت خود را مطالبه می کند.
اما خواسته تبریز از مسئولان شهری چیز دیگری است. او آنها را مربی شهروندانش می داند، خادم خود لقب داده و وظایفی برای آنها تعریف کرده است. تبریز می خواهد همچنان نام زرینش بر لوح تاریخ ثبت و ضبط بماند. او از آنها شکوه و عظمتش را باز پس می خواهد.تبریز از مسئولان شهرداری معماری اصیل و ریشه دار‏، عدالت اجتماعی، توسعه انسان محور نه بتن محور، محلات اصیل با فرهنگ های مخصوص و در خور افتخار‏، امنیت همه جانبه، محیط زیست سالم و سبز، اقتصاد پویا و مستعد سرمایه گذاری در کنار قدرتی که متعلق به نام تبریز باشد را طلب می کند.
تبریز اکنون از خدمت آلوده به سیاست شورای شهر و کارکنان شهرداری اش به ستوه آمده‏، از بی تدبیری مهندسانش در طراحی شهری و ابنیه آن و نادیده گرفتن جایگاه تاریخی بناهای قدیمی و تاثیر آنها بر طراحی های نوین نگران است. او شهروندانش را برخوردار از عدالت شهری و خدمات شهری آرزو می کند و امید دارد تا محلات حاشیه ای، که زاییده فقر و مهاجرت اجباریست سامان یافته و ریشه های فرهنگی ساکنانش در خور نام تبریز شکل بگیرد. فضای سبز آن در سایه برنامه های کاربردی و هوشمندانه بهبود و توسعه بیابد.
تبریز می خواهد با احیای بافت فرسوده اش رونق اقتصادی بار دیگر در بخش عمرانی پا بگیرد، قانون اولین و آخرین شخص مورد احترام در بین شهروندان و مسئولانش باشد.
اکنون رگ های ترافیکی شهر در سینه تبریز تنگ شده و مترو به عنوان دارویی مسکن در مسیری بی تاثیر بر ترافیک شهر در حال گذران عمر مفیدش است. تاکسی های فرسوده بدون توجیه اقتصادی برای رانندگان سهمی ارزنده در ایجاد آلودگی بصری و زیست محیطی دارند. اتوبوس ها نمادی از کمپوت های انسانی در تنگ راه های خطوط تندرو تن لش و کثیف خود را با انبوهی از حوادث کوچک و بزرگ با دم و بازدمی مملو از دود این سو و آن سو می کشند.
ساختمان های شهر در گردنکشی به سوی آسمان آبی از یکدیگر پیشی می گیرندو سهم مردم از آفتاب تبریز سایه های ممتد در طول روز شده است. سفر در خیابان شهر به دلیل فرسودگی پوشش خیابان هایش نارحت کننده است.
آلودگی های بصری ناشی از شیوه های ناکارآمد تبلیغات محیطی و حوادثی که در هفته های اخیر جان شهروندانش را به کام مرگ فرستاد نشان از ضرورت توجه به چهره تبریز دارد. چهره این شهر را کاغذها و بنرها و تابلوهای تبلغیاتی بی شمار و بی تاثیر در رشد اقتصادی آگهی دهندگانش غرق در چسب و سیریش و آهن پاره کرده است.
زمانی تبریز برای پاسداشت کرامت شهروند نیازمندش که صدای فقر را برای حفظ آبرو در کنج خانه اش خفه می کرد دست های یاری گر مردم و مسئولانش را به هم داده و تکدی گری را از سطح معابر عمومی پاک کرده بود اما اندی است که چهره های تازه در پیشه دریوزگی بی هیچ منعی سعی در تخریب این عزت تبریز و تبریزی دارند.
تبریز می خواهد شهرداری اش مکانی برای خدمت باشد نه اشتغال عوامل ذی نفوذ یا بیکار مشارکت کننده در به قدرت رسیدن اعضای شورا و مسئولان شهری. تبریز به دنبال فرزندی خلف و خدمتگزار است که آبرویش را برای او خرج کند و قدرت خود را از نام تبریز بگیرد.
تبریز دوست دارد به عنوان شهر فرصت های برابر برای شهروندانش شناخته شود. او به دنبال تدوین سند جامع توسعه و پیشرفت خود است که منگوله دار در خدمت او باشد و هیچ فردی جرئت دخل و تصرف در آن را نداشته باشد.
آری تبریز می خواهد قاب کوچکش روح بزرگ مردمش را در کالبد خود پرورش دهد، تبریز در آرزوی شکوه و اصالت و توسعه و پیشرفت است.