بلاتکلیف ماندن برخی از پست های مهمِ اجرائی استان این روزها حاشیه های زیادی به دنبال داشته است. یکی از این حواشی، طرح دوبارۀ موضوعاتی از قبیل مداخله جریان های سیاسی در روند تغییر و تحولات مدیریتی است هرچند نمی توان با قاطعیت گفت که دلیل اصلیِ بلاتکلیفیِ این پست های مدیریتی، دخالت جریان های […]

بلاتکلیف ماندن برخی از پست های مهمِ اجرائی استان این روزها حاشیه های زیادی به دنبال داشته است. یکی از این حواشی، طرح دوبارۀ موضوعاتی از قبیل مداخله جریان های سیاسی در روند تغییر و تحولات مدیریتی است

هرچند نمی توان با قاطعیت گفت که دلیل اصلیِ بلاتکلیفیِ این پست های مدیریتی، دخالت جریان های سیاسی است اما به جرأت می توان ادعا کرد که شکل گیری چنین فضایی ماحصل فقدان نظام «برنامه محوری» در اداره استان است.

تلاش فعالان انتخاباتی بعد از هر دورۀ انتخابات برای اِعمال نظر شخصی خود در تغییر و تحولات مدیریتی امری نیست که بتوان آن را کتمان کرد. نکتۀ جالب اما، این است که نقش آفرینان ستادهای انتخاباتیِ کاندیدای پیروز – چه در ریاست جمهوری و چه مجلس – بعد از انتخابات، در تغییر مدیران اتفاق نظر دارند اما در زمان معرفی افراد جایگزین، هر کدام می خواهند چهره های منتسب به طیف خود را در رأس دستگاه های اجرائی ببینند و در این میان نوعی سردرگمی برای وزیر یا مدیرِ مافوقِ پایتخت نشین ایجاد می شود و او نمی داند که برای کدام یک از معرفی شدگان حُکم بزند. نکتۀ جالب دیگر این است که شماری از افراد منتسب به هر یک از جریان ها – گویی که همیشه بیکار باشند – برای هر صندلیِ متزلزل مدیریتی، به عنوان گزینه مطرح می شوند فارغ از اینکه حقیقتاً دانش، تجربه و شایستگیِ جلوس بر آن صندلی را دارند یا فاقد این ویژگی ها هستند. در چنین شرایطی استان از روند توسعه خود عقب می ماند و اغلب، جبران این عقب افتادگی سخت است.
مصداق چنین وضعیتی را می توان در فرمانداری تبریز دید. بعد از ارتقای رحیم شهرتی فر و عهده دار شدن مسئولیت معاونت سیاسی و امنیتی استانداری، اکنون ماه هاست که وضعیت فرمانداری بلاتکلیف مانده است.
جابجایی علی نواداد و رفتن او از معاونت اقتصادی استانداری آذربایجان شرقی به معاونت سیاسی امنیتی استاندای اردبیل یا رفتن رضا حسینی از اداره کل امور اقتصادی و دارائی استان به معاونت اقتصادی استانداری آذربایجان غربی هم مصداق های دیگری است. مثلاً از هفتۀ گذشته که نواداد به اردبیل رفته، معاونت اقتصادی استانداری آذربایجان شرقی بدون مسئول مانده است. ناظران این سوال را مطرح می کنند که چگونه است که با قطعی شدن خداحافظیِ یک مدیر، جایگزینی برای او معین نشده و پُست حساسی نظیر معاونت اقتصادی استانداری بدون مسئول بلاتکلیف مانده است.
نظیر همین وضعیت را می توان دربارۀ دستگاه های اجرائی دیگر مانند سازمان جهاد کشاورزی، شرکت آب منطقه ای و اداره کل راه و شهرسازی استان هم مطرح کرد که از مدت ها قبل تغییر مدیریت آن ها قطعی شده اما هنوز مسئولان جدیدِ این دستگاه ها انتخاب و معرفی نشده اند.
چنان که گفته شد در کنار عوامل متعدد موثر در رقم خوردن وضع بلاتکلیف موجود، نباید از نقش مخرب فعالان سیاسی در دوران پساانتخابات که توهّم مُحق بودن خود برای مداخلۀ حداکثری در تغییر و تحولات مدیریتی استان را دارند، غافل شد.
این دخالت ها که حتی گاه به ظاهر شدن در قامت اپوزیسیون هم منجر می شود، نه تنها در شأن این افراد نیست که آفت توسعه استان نیز به حساب می آید.
بساط این وضع نابسامان تنها زمانی برچیده خواهد شد که فرآیندهای اجرایی استان منطبق بر یک «برنامۀ اصولی» پیش برود. برنامه محور بودن، این حُسن را نیز دارد که «شایسته سالاری» بر مبنای مختصات همین برنامه تعیین شود، و نه تفسیر هر جریان سیاسی از شایسته سالاری که اکنون به آن مبتلا هستیم.
حامد عاطفی فر – روزنامه نگار