به گزارش شرح آنلاین به نقل از شهریار، عکاسان زیادی تبریز را به عنوان مقصد خود انتخاب می‌کنند؛ چون آن‌ها می‌دانند تبریز خانه‌های دیدنی زیادی دارد. اما تبریز فقط مورد علاقه عکاس‌ها نیست. اینجا علاوه‌ بر خانه‌های «دیدنی»، خانه‌های «زیستنی» هم داریم. خانه‌هایی که حوض دارند، پنجره دارند، نور دارند، کاشی‌هایش با آدم راه می‌آیند، […]

به گزارش شرح آنلاین به نقل از شهریار، عکاسان زیادی تبریز را به عنوان مقصد خود انتخاب می‌کنند؛ چون آن‌ها می‌دانند تبریز خانه‌های دیدنی زیادی دارد.

اما تبریز فقط مورد علاقه عکاس‌ها نیست. اینجا علاوه‌ بر خانه‌های «دیدنی»، خانه‌های «زیستنی» هم داریم. خانه‌هایی که حوض دارند، پنجره دارند، نور دارند، کاشی‌هایش با آدم راه می‌آیند، میوه‌هایش مدام می‌رسند و پنجره‌هایش رو به عشق باز می‌شوند. خانه‌هایی که هیچ شباهتی به محل‌های زندگی امروزی‌مان ندارند.

این‌ها دلایل خوبی هستند تا بسیاری از اهالی گردشگری تبریز را به عنوان شهر خانه‌های تاریخی معرفی کنند. مگر چند شهر در ایران داریم که شما از ورود تا خروج از یک محله قدیمی‌اش، تابلو ۱۰خانه تاریخی به چشم‌تان بخورد؟

اینکه تبریز چند خانه تاریخی دارد، قدمت خانه‌های تاریخی‌اش چه‌قدر است یا به کدام سبک معماری مزین هستند، بحثی است مهم اما مفصل که در این مطلب نمی‌گنجد. موضوع این است آیا تنها کاربری که می‌توان برای خانه‌های تاریخی تعریف کرد «دیدنی» بودن است؟

واقعیت این است که بسیاری از خانه‌هایی که شما آن‌ها را می‌بینید، از ۲۰۰سال پیش همانطور دست‌نخورده نمانده‌اند. این خانه‌ها طوفان دیده‌اند، زلزله دیده‌اند، جنگ دیده‌اند و هزار مصیبت دیگر اما پابرجا هستند. همین پابرجا بودن علت خوبی است برای متولیان امر تا به فکر مرمت بیفتند. مرمتی که کم‌هزینه نیست.

و اینکه اغلب اوقات صرف میلیاردها تومان هزینه برای مرمت یک خانه تاریخی صرفا به این خاطر که عده‌ای مسافر آن‌هم در بهار و تابستان بیایند و ببینند و بروند چندان منطقی به نظر نمی‌رسد، حداقل برای مسئولان نمی‌صرفد.

شاید احداث اولین فرهنگسرای ایران در خانه تاریخی شربت‌اوغلی در تبریز، آغازی بود بر تعریف‌کردن کاربری‌های کاربردی برای خانه‌های تاریخی.

خانه شربت‌اوغلی مربوط به دوره قاجار است و در تبریز، محله قدیمی سرخاب قاپوسی واقع شده است. این اثر در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۲۲۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

این خانه دارای ۱هزار و ۵۰۰ متر مساحت و ۱هزار و ۳۰۰ متر زیربنا در ۳ طبقه است. شربت‌اوغلی دارای ۲ محیط در قسمت شمالی و جنوبی است که حیاط شمالی از سطح کوچه پایین‌تر است. سر درب ورودی در قسمت شمالی از طریق یک هشتی به حیاط شمالی و با چند پله به طبقه اول منتهی می‌شود و در حیاط جنوبی نیز از طریق یک دالان که طاق نمای آجری دارد و پیشتر سرپوشیده بوده است به کوچه جنوبی منتهی می‌شود. این دالان به چند خانه دیگر راه دارد و در انتها به واسطه یک هشتی به یک سر درب آجری با تزیینات گچی می‌رسد.

قسمت مرکزی بنا که در ۳ طبقه شکل گرفته در طبقه همکف دارای چند اتاق تو در تو است. ورود به زیرزمین که پوشش طاقی دارد و از چندین دالان تو در تو تشکیل یافته از حیاط شمالی و از طریق ۲ را ه پله میسر است. ارتباط بین طبقه همکف و اول از طریق یک راه‌پله مرکزی است و در مرکز طبقه اول یک تالار مرکزی قرار دارد.

نمای شمالی ساختمان تزیینات آجری دارد و سمت جنوب آن دارای ۱۲ ستون چوبی با سر ستون‌های گچی است. جبهه شرقی حیاط جنوبی، طاق نمای آجری دارد و در جبهه غرب آن بنایی ۲ طبقه قرار گرفته است. یک راه پله مرکزی ما را به طبقه همکف می‌رساند که در ۲ طرف آن دو اتاق تو در تو قرار دارد. طبقه پایین این قسمت نیز دارای پوشش طاقی و چندین اتاق تو در تو است.

این توضیحات پیچیده نشان می‌دهند که با یک خانه معمولی مواجه نیستیم، شربت‌اوغلی خانه‌ای است که روح معماری قاجاری در آن دمیده شده است؛ مثل تمام خانه‌هایی که از آن دوران به یادگار مانده‌اند.

این خانه به خاندان شربت‌اوغلی تعلق دارد. خاندان شربت‌اوغلی از خانواده‌های معتبر و بازرگان تبریز بودند و علاقه شدیدی به عزاداری حضرت سیدالشهداء (ع) داشتند.

هر سال روزهای تاسوعا و عاشورا دسته‌جات حسینی از در کوچه ملاباشی و از دالان بزرگ وارد حیاط شده و عزاداری می‌کردند و به دستور بزرگ خاندان شربت اوغلی حوض سنگی بزرگی وسط حیاط را پر از شربت کرده و چند صد پیاله و کاسه در لبه حوض می‌چیدند؛ عزاداران حسینی و مردم سوگوار از این شربت پر شده در حوض حیاط می‌ نوشیدند و بر یزید و آل یزید لعنت می‌فرستادند. اصلا داستان اینکه چرا این خاندان با نام شربت‌اوغلی شناخته می‌شوند همین است.

خانه شربت‌اوغلی در سال ۱۳۷۰ از طرف شهردار وقت تبریز خریداری شد و از ویرانی و تخریب آن جلوگیری و در ۳۰ خرداد ۱۳۷۱ همزمان با عید سعید غدیر خم به‌عنوان اولین فرهنگسرای شهرداری تبریز افتتاح شد.

آنطور که ریش‌سفیدها تعریف می‌کنند، این عمارت با شکوه در زمان ایجاد فرهنگسرا بسیار آباد و پررونق بود و در اتاق‌های متعدد آن کتابخانه، کارگاه‌های نقاشی، عکاسی و تذهیب با حضور استادان نامدار تبریز و صدها هنر جو برگزار می‌شد. شهرداری تبریز در این رابطه نام نیکی در تاریخ فرهنگ و ادب آذربایجان از خود به یادگار گذاشته است.

این مرکز با شکوه زیر نظر دکتر صباغ به نحو شایسته‌ای اداره می‌شد که متاسفانه در سال ۷۷ قبل از انتخابات اولین دوره شورای اسلامی شهر تبریز، شهردار وقت این ساختمان و فرهنگسرا را به مبلغ ۱۲۸ میلیون تومان به استانداری آذربایجان شرقی فروخت و استاندار وقت هم اجازه داد به جای ‌فرهنگسرا، خانه و بنیاد ایرانشناسی در این محل دایر شود. از آن تاریخ این فرهنگ‌سرا منحل شد.

خانه تاریخی شربت‌اوغلی تنها یکی از ۶۰۰ خانه تاریخی است که در تبریز شناسایی شده است. خانه‌هایی که تعداد زیادی از آن‌ها هنوز مورد مرمت قرار نگرفته‌اند و خانه‌هایی که در بهترین شرایط به یک مکان دیدنی تبدیل شده‌اند. آیا زمان آن نرسیده که روح تازه‌ای در تو در توهای خانه‌های تاریخی شهر دمیده شود؟ یا زمان آنکه در عین حفظ‌ کردن اصالت و سلامت خانه‌ها درهای آنها را به سمت اهالی فرهنگ، هنر و علم باز کنیم؟