سیر تحولات تاریخ امنیتی کشورمان و آشوب های رخداده حاکی از تجدید قوای دشمن در هر 10 سال یکبار علیه ملت و نظام اسلامی است و در این دوره های متوالی به انحای مختلف توسط ایادی استکبار جهانخوار در داخل کشور به مورد اجرا در آمده است.

تورق وقایع امنیتی کشور و بررسی آشوب ها از روزهای آغازین انقلاب اسلامی در کشور شاهدی بر این مدعاست . سال ۵۸ سال تمرکز گروهک ها و تجزیه طلبان در اقصی نقاط کشور برای براندازی انقلاب اسلامی بود. سال ۶۷ با تحرکات منافقین در جبهه های نبرد علیه نیروهای مسلح و مردم غرب کشور روبرو شدیم و مزدوران آنها در داخل زندان ها سازماندهی و تلاش خود برای شورش جهت به ناامنی کشیدن کشور همزمان با عملیات مرصاد را انجام دادند. سال ۷۸ ماجرای کوی دانشگاه شکل گرفت و با حمایت یک عده از عوامل نفوذی در دولت وقت و نیروهای عملیاتی ضد انقلاب قائله ای غمبار رقم خورد و نیروی انتظامی و دانشجویان سردرگم در میان آتش افروخته شده فتنه قرار گرفتند، واقعه ای که هنوز ابعاد آن به صورت کامل شناخته نشده است. سال ۸۸ با طرح شایعه تقلب در انتخابات، شیرین ترین برد سیاسی کشور که دنیا را حیرت زده کرده بود به کام ملت تلخ شد و با مهندسی افکار عمومی بخشی از مردم و مسؤولان در مقابل هم قرار گرفتند و انسان های بی گناهی از هر دو طرف قربانی کینه دشمن از انقلاب اسلامی شدند.

و امسال در نقشه ای که تدارک آن از دی ماه سال گذشته با اقدامات برخی افراد نفوذی مزدور و وابسته به اردوگاه گروهک های ضد انقلاب و سلطنت طلب و عوامل فریب خورده داخلی آنها شکل گرفت جرقه اولیه زده شد و در نهایت با بی تدبیری دولت در بحث افزایش نرخ بنزین حادثه ای خونین در سطح کشور رقم خورد.

اما شباهت شیوه های عملیاتی ضد انقلاب در دو پروژه ضد امنیتی سال های ۸۸ و ۹۸ حاکی از آن است که فرم دهی وقایع اخیر از یک آبشخور بوده و نقش سه عنصر اجرایی تبلیغات رسانه ای غرب، حمایت خانواده پهلوی و همراهی منافقین در هر دو مورد غیر قابل انکار است.

تبلیغات رسانه ای غرب

با شوک وارده از افزایش قیمت بنزین به مردم بی شک اعتراضات به حقی از سوی جامعه در کشور شکل گرفت اما موج دادن به این طنین اعتراض در فاصله زمانی ای که عملا صدا و سیما و خبرگزاری های داخلی نیز متاثر از این غافل گیری بودند عرصه را برای جولان دادن بیگانگان در افکار عمومی داخل کشور باز کرد.

جای خالی روشنگری های داخلی

صدا و سیما از یک سو در صدد ایستادن در مقابل دولت نبود و خبرگزاری های داخلی نیز توجیهی برای ارایه به افکار عمومی نداشتند چرا که آنان نیز منتقد رفتار دولت با ملت بودند و واقعه مثل استخوانی در گلو شده بود.

قضیه ای که در جریان های پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ با خس و خاشاک خطاب کردن هواداران کاندیدای خاص از سوی رئیس جمهور منتخب به مثابه آب در آسیاب دشمن ریختن شد و رسانه های خارجی با مانور دادن در حواشی بعد از آن بر طبل اختلافات فی مابین کوبیدند و در برخی موارد تبدیل به کلاس های آموزش رزم خیابانی و شیوه های جمع آوری اطلاعات برای این شبکه ها شدند.

تاکتیک روانی دروغ بزرگ

آن زمان توییتر ، بی بی سی و صدای آمریکا فرماندهان این جنگ نرم بودند و با تاکتیک روانی دروغ بزرگ « تقلب در انتخابات » افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دادند و این بار رویترز با دروغ بزرگ « ۱۵۰۰ کشته در ناآرامی های آبان ماه » و شعار « بزرگداشت چهلم شهدای قیام آبان ۹۸ » در صدد تحریک مردم بود. اما روند امور در کف خیابان ها طی سال های ۸۸ و ۹۸ به نحوی شد که مردم را وادار به جدا کردن صف مطالباتشان از صف هرج و مرج طلبان فرقه رجوی و پهلوی کرد.

حضور گروهکی ها در بین مردم

حوادث آبان ماه در حالی به آشوب و اغتشاش تبدیل شد که مطالبات به حق مردم در گفتگو با مسؤولان در حال پیگیری بود اما ورود افراد ناشناس و آموزش دیده برای جنگ های خیابانی در برخی شهرها صفحه را برگرداند.

شیوه عملیاتی آنها تهاجم به مراکز مهم دولتی و نظامی و مراکز حساس شهری بود. استفاده از سلاح های خودکار، غیر سازمانی و به میان آوردن تیربار حاکی از این بود که این ماجرا از جای دیگری آب می خورد.

مردم عادی در شیوه بیان اعتراضات خود هرگز دست به اسلحه نمی برند و این گروهکی های تجزیه طلب در جنوب و وابستگان داخلی به شبکه های عملیاتی فرقه رجوی بودند که با مورد اصابت قرار دادن مردم بی گناه و علی الخصوص جوانان سعی در کشته سازی برای بیشتر کردن آتش هیجانات عمومی کردند.

پروژه کشته سازی

جریانات معاند و ضد انقلاب به خوبی می دانند که تنها راه به خیابان کشیدن مردم برای قرار گرفتن آنان در مقابل دستگاه های انتظامی و امنیتی دامن زدن به بخش احساسی ماجراست. از این رو در اقدامی ناجوانمردانه هدف های خود را از بین مردم عادی به ویژه جوانان که بخش اصلی این مطالبه گری بودند انتخاب کردند.

گزارشات برخی منابع آگاه حاکی از آن است بیش از ۵۰ درصد کشته شدگان حوادث به عمد توسط سلاح های غیرسازمانی و بیشتر از پشت هدف قرار گرفته اند و محل اصابت تیر نقاط حساس بدن بوده است. برخی از شهروندان عزیزی که به حق باید به آنها عنوان شهید داده شود شبانه در خلوت خیابان موقع مراجعت به منزل یا هنگام خروج از منزل برای خرید خانه به شهادت رسیده اند.

در این بین نیز خانواده برخی از قربانیان داغدار با تحریک و تهییج عوامل دشمن راه انتقام و خون خواهی فرزندانشان را در مصاحبه دادن به رسانه هایی که از پیش در کمین آنان برای بهره برداری تبلیغاتی علیه نظام اسلامی نشسته بودند، دیدند و داخل بازی دو سر باخت علیه کشور شده و خون فرزندانشان را که توسط ایادی همین رسانه ها کشته شدند پایمال کردند.

سال ۸۸ قضیه « ندا آقاسلطان » ماجرایی بود که خیلی زود برنامه دشمن برای کشته سازی را علنی کرد. تصویربردار صحنه قتل این دختر معترض از چند ساعت قتل به صورت برنامه ریزی شده در تعقیب وی بود و سر انجام پس از شلیک به او شخصی که بر سر پیکر مجروح وی حاضر شد « آرش حجازی » مدیر انتشارات حجازی بود. این عامل وابسته به سرویس اطلاعاتی انگلیس پس از انجام اقدامات اولیه پزشکی بر روی ندا آقاسلطان با همکاری دوستان تشکیلاتی اش در سر صحنه وی را سوار آمبولانس کرده و از محل حادثه دور شدند اما مجروح در حین انتقال به بیمارستان جان باخته بود. گزارشات پزشکی قانونی پس از کالبد شکافی این دختر بخت برگشته ی حامی جریان سبز نشان داد که در داخل آمبولانس گلوله دیگری از پهلو به سمت قلب وی شلیک شده است.

آرش حجازی همان شب با پرواز خارجی از ایران خارج و خود را به لندن و بی بی سی رساند و به شرح ماجرای ساختگی شان برای مردم پرداخت و باعث ایجاد حس بی اعتمادی به نظام و نیروهای انتظامی و امنیتی شد اما با روشنگری رسانه ها در آن زمان این ماجرا فروکش کرد.

اتفاقات آبان ۹۸ هم برگردان همین ماجرا بود اما ابعاد آن گسترده تر شد تا امکان دفاع از نظام به دلیل بالا رفتن موارد مشابه از بین برود.

جریان نفوذ

درد زخم خنجری که جریان نفوذ در این مواقع حساس بر پشت ملت زده از تمام دردها تلخ تر بوده و هست. جنایاتی که بنی صدر موجب شکل گیری آنها در جبهه های نبرد علیه رزمندگان اسلام شد، بی بصیرتی های امثال آیت الله منتظری در مقابله با جریان فساد در کشور و انتقاد از شیوه عمل انقلابی نظام اسلامی در برخورد با عوامل گروهک های معاند در سال ۶۷، توهم تقلب در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم و اینک ماجرای افزایش نرخ بنزین در حالی که مدل لبنانی آن با بالا بردن نرخ اینترنت در کف خیابان های بیروت در حال اجرا بود و اتفاقات عراق که نوک پیکان را به سمت ایران نشانه رفته بود همه و همه از ساختارمند بودن این رخدادها در داخل حکایت می کند که برخی از مسؤولان دولتی خواسته یا ناخواسته در دام آن افتادند.

چرا رهبری حمایت کردند؟

مطالعه تطبیقی تاریخ صدر اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی نشان می دهد در صورت آگاهی به شیوه های عمل دشمن می توان جلوی ظهور و بروز مشکلات را گرفت.

اشکالاتی که خلفای اول و دوم در جریان اداره جامعه و حکومت اسلامی داشتند بارها و بارها توسط امیر مومنان علی علیه السلام تذکر داده شده و اصلاح گردید. اما شیوه اجرایی دولت عثمان به گونه ای بود که توصیه های ایشان به وی کارگر نمی شد. عوامل فتنه که از داخل دستگاه حکومتی وی به وجود آمده بودند در صدد براندازی او بودند تا زمام مسلمین را در دست بگیرند.

معاویه لیدر این جریان انحرافی بود و مدام با کارشکنی ها و ظلم های خود افکار عمومی را نسبت به دولت عثمان بدبین می کرد و در نهایت با ترتیب دادن آشوب خیابانی مردم را در مقابل دولت وقت و خلیفه آن قرار داد. امام علی (ع) و فرزندان بنی هاشم اطراف خانه عثمان را قرق کردند تا مردم به جان و اهل بیت عثمان تعدی و جسارت نکنند. مردم آب را بر روی اهل بیت عثمان بستند اما ایشان به خانه عثمان آب می رساند. مدام مردم را به خویشتن داری دعوت می کرد و از خطر فتنه خلیفه کشی در حکومت اسلامی بر حذرشان می داشت. ایشان در جایی فرمودند: آن قدر از عثمان دفاع کرده ام که گاه احساس می کنم دچار گناه شده ام. اما سرانجام فتنه کار خود را کرد و عثمان به قتل رسید و در جریان این امر انگشتان همسر وی که برای دفاع از او خود را سپرش کرده بود قطع شد. فرزندان بنی هاشم برای دفاع از حریم عثمان شمشیر زدند اما عاقبت راس فتنه معاویه بن ابی سفیان با بی شرمی محض امام علی(ع) را عامل مرگ عثمان اعلام کرد و با علم کردن پیراهن خونین عثمان و نشان دادن انگشتان قطع شده همسرش به مردم ایشان و بنی هاشم را موجب مرگ خلیفه سوم معرفی کرد.

واقعیت ماجرا این است. دشمن در طراحی توطئه اخیر خود لایه های مختلفی برای فتنه جدیدش ایجاد کرده است. نقشه اول کشیدن مردم به خیابان بود، نقشه دوم با الهام از قیام ۱۹ دی قم و ماجرای چهلم شهدای آن که به ۲۹ بهمن تبریز انجامید و چهلم های دیگر را رقم زد شبیه بود اما ناکام ماند و نقشه سوم قرار دادن مسؤولان نظام در مقابل هم است. نمایندگانی که در آستانه انتخابات به خاطر عدم دخالت در کنترل بهای بنزین وجهه خود را در بین مردم باخته اند مدام از طرح استیضاح رئیس جمهور سخن خواهند گفت تا دولت ساقط شود. دشمن در این شرایط تیر فتنه را به سمت مقام معظم رهبری و سپاه پاسداران خواهد گرفت که وابستگان به ولایت فقیه با انجام کودتای خاموش دولت مردمی ایران را برکنار کردند. بقیه ماجرا نیز مشخص است. هواداران دولت در کف خیابان با نیروهای انتظامی و امنیتی درگیر شده و حمام خون به راه خواهد افتاد.

حمایت رهبر معظم انقلاب از برنامه دولت بر اساس مطالعات تطبیقی ایشان از تاریخ اسلام بود و بحمدالله فتنه را در نطفه خفه کردند.

چه کنیم؟

اما در آستانه ۹ دی سالروز مقابله مردم کشورمان با جریان فتنه در سال ۸۸ ضروری است تا مردم به نکاتی چند توجه داشته باشند. انتخابات در ایران نمود مردمسالاری دینی است که از برکات انقلاب اسلامی به این ملت شریف و ستمدیده است. شایسته است برای داشتن کشوری آباد، مترقی و مقتدر و امن نهایت دقت در انتخاب نمایندگان مجلس این دوره و رئیس جمهور آینده کشور شود.

در شرایط کنونی تضعیف دولت و مجلس نه تنها به نفع کشور نیست بلکه به منزله کمک به دشمن است، از این رو باید تمام مسؤولان در ادامه راه باقیمانده مسؤولانه حرکت نموده و مردم نیز برای آینده کشور به دنبال افراد متعهد و متخصص و با برنامه بدون توجه به جناح بندی های مرسوم گذشته باشند. اصل در انتخاب افراد باید شاخص های ارایه شده مدیر اسلامی از منظر مقام معظم رهبری باشد تا اشتباهات موجود بار دیگر تکرار نشده و کشور فرصت تنفس برای شروع حرکتی پر قدرت در سال ۱۴۰۰ را داشته باشد.

  • نویسنده : رامین فرهودی
  • منبع خبر : شرح آنلاین