«ملتی که تاریخ را نخواند باید تاوان بدهد» این حرف را بارها گفته ام و باز تکرار می کنم. فتنه ای که اخیرا باز فتیله اش را بالا کشیده اند در ادامه فتنه ۸۸ است همان فتنه ای که به ساختار سیاست داخلی و خارجی ایران ضربه زد و بار دیگر از دی ماه ۹۶ فاز دوم آن به اجرا در آمده و اکنون با ترند کردن ماجرای تلخ هواپیمای اوکراینی به کف خیابان ها کشیده می شود.

مدیریت نظام اسلامی در سال ۸۸ به آمریکایی ها نشان داد که نظام توان بازسازی سیاسی خود را دارد و به پشتوانه این اقتدار اکنون نیروهای مسلح ما هدف قرار گرفته اند.

گریزی می زنیم به تاریخ انقلاب و کودتای پایگاه نوژه. منافقین با نفوذ در عناصر سست ایمان ارتش و نیروی هوایی نقشه ای بزرگ برای از بین بردن محور ولایت در کشور داشتند اما وطن پرستی یکی از عوامل کودتا موجب برملا شدن آن شد.

روحیات مسئولان کشور در آن زمان موجب شد تا ارتش با از دست دادن نیروهای متخصص خود در قالب بازنشسته کردن تمام افسران ارشد دارای درجه تیمساری(امیران) خود بخش اعظمی از قوای فرماندهی اش را از دست بدهد و عراق آمادگی بیشتری برای حمله به ایران پیدا کند.

آمریکایی های تروریست این بار نقشه تضعیف نیروهای مسلح کشور را کشیده اند. ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در عراق به خیال آن ها می توانست مجالی برای عرض اندام آن ها در منطقه فراهم کند، اما خون آن شهید بزرگوار آنان را در خود غرق کرد. پاسخ قاطع ایران به آمریکا توانست هیمنه امپریالیسم را در جهان بشکند. آنها مطمئن بودند که ایران پاسخی قاطع به اقداماتشان خواهد داد و در صورت پاسخ متقابل طومارشان در منطقه در هم پیچیده خواهد شد. از این رو باید کاری می کردند که بتوانند این اقتدار را در هم بشکنند.

دشمن باهوش است، او همان دشمنی است که با لات های خیابانی تهران توانست حکومت مردمی مصدق را در هم بشکند و این بار نیز باید چنین بکند.

سردار حاجی زاده فرمانده هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دو هفته قبل از حاج قاسم هدف تروریست های آمریکایی بود. چون اقندار موشکی ایران به دستان توانمند او عملیات های موفقی را در سطح منطقه انجام داده است. گرفتن آر کیو ۱۷۰، سرنگونی پهپادهای هرمس، گلوبال، موشک باران مواضع داعش و کردهای جدایی طلب از جمله عملیات های موفقی بود که زیر نظر وی به نحو احسن انجام شد و حالا عین الاسد را به عین الجسد آمریکایی ها تبدیل کرده است.

این اقتدار باید می شکست، اما چگونه؟ سردار حاجی زاده دیروز در کمال تواضع و مسئولیت پذیری تمام مسئولیت های ناشی از این خطا را بر عهده گرفت. اما آیا واقعا هوافضای سپاه مقصر بود که چنین اتفاق تلخی رخ داد؟!

همه ما در دوران سربازی با بحث ایست و بازرسی آشنا شده ایم و درباره آن آموزش دیده ایم. کار یک سرباز این است که به خودرویی که به مقر ایست بازرسی نزدیک می شود اخطار داده و آن را متوقف کند و اگر توجه نکرد مورد حمله قرار دهد. خوب به یاد دارم در یکی از ماجراهای آموزشی برایمان نقل شد که ممکن است ترمز اتومبیل عمل نکند و از ایست بازرسی عبور کند، در این موارد فرمان آتش به اختیار به تامین پست بازرسی داده شده است و هیچ عسر و حرجی بر سرباز نیست. کار سرباز جلوگیری از حمله است، همین و بس.

حالا به قضیه هواپیمای اوکراینی بر می گردیم. اپراتور پدافند در آن شرایط جنگی صد در صدی حاکم بر کشور بعد از آن که گزارشات رویت کروز در رادارها اعلام می شود در بالاترین سطح آماده باش سه به سه قرار می گیرد. رادار نزدیک شدن یک شی پرنده به منطقه نظامی را گزارش می دهد. برای اخذ دستور از رده مافوق اقدام به برقراری ارتباط می کند اما اختلال در ارتباط وجود دارد. ۱۰ ثانیه وقت دارد تا تصمیم درست را بگیرد، اگر نزند ممکن است جان مردم و منافع کشورش که به وی امانت سپرده شده در خطر می افتد و اگر بزند امکان خطا وجود دارد. در هر دو حالت امکان محاکمه نظامی اش وجود دارد، چه باید کرد؟ تصمیم درست مقابله است. نمی توان به امید ارحم ترحم دشمن دست را از روی ماشه کشید. دگمه فشار داده می شود و آن فاجعه رخ می دهد.

سرباز کار خودش را کرده اما این بار خودی ها نشانه گرفته شده اند. درک شرایط جنگ برای قضاوت صحیح در این پرونده ضروری است. خوب یادم هست در مانور مدافعان حریم ولایت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی که در تبریز برگزار می شد، امیر چیت فروش سخنگوی رزمایش به ما گفت: در رزمایش ها ما همیشه ۱۰ درصد تلفات در نظر می گیریم چون در حال بازسازی شرایط جنگی هستیم. این نکته از آن روز تا حالا آویزه گوش من است.

اما این همه ناهماهنگی از کجا آب خورد. به جرات می گویم دستی خارجی در کار بوده است.

نخستین فیلمی که توسط نیویورک تایمز منتشر شده نشان می دهد فیلمبردار حادثه از قبل در یک منطقه مستقر شده و برای صید تصویر انهدام موشک آماده است. هواپیما در مسیری که برای خودش انتخاب کرده تا به علت نقص فنی دوباره به فرودگاه برگردد مورد اصابت موشک قرار می گیرد.

سازمان هواپیمایی کشور اعلام کرده خلبان درخواست فرود اضطراری کرده بود و بعد از آن ارتباط رادیویی با برج مراقبت قطع شده است. عجیب است که امکان برقراری ارتباط در آن لحظه برای افسر پدافند نیز فراهم نبوده چرا؟

پاسخ یک کلمه است: جنگ الکترونیک. موضوعی که ژنرال اسماعیل حکاکی پکین از فرماندهان نظامی ارتش ترکیه دیروز شنبه در برنامه زنده تلویزیون a Haber  این کشور  بر آن تاکید کرد. او گفت: به احتمال قوی آمریکایی ها با استفاده از جنگ الکترونیک در ارتباط رادیویی منطقه فرودگاه امام خمینی(ره) تهران ایجاد اختلال کرده و هواپیمای اوکراینی با انتخاب مسیر غلطی که به سمت پادگان سپاه می رفت خلبان را به دام انداخته و افسر پدافند را ناگزیر از برخورد با حمله احتمالی کرده اند.

اما نخستین فیلم این ماجرا که در شرایطی مشکوک گرفته شده توسط چه کسی به نیویورک تایمز رسیده است. کسانی که با بحث osent آشنایی داشته باشند می توانند با روش های مخصوص خودشان به «نریمان غریب» کارشناس امنیت سایبری تلویزیون سعودی «ایران انترنشتال» و از مسئولان تلویزیون «منوتو» برسند.

او نخستین فردی است که این فیلم را در رسانه های وابسته اش منتشر کرده و بعد از اعلام رسمی کشورمان مشعوفانه در اینستاگرامش نوشت: « اونایی که می اومدن می گفتند ما دروغگو هستیم و ویدیو الکی هست و ایران موشک نزده. خواستم به اطلاع شریف برسونم ارباباتون در ایران تایید کردند که این کار انجام شده.»

بله این بار دشمن اقدامی را در داخل کشورمان علیه امنیت ملی ما برای سست کردن انگشت بچه های سپاه بر روی ماشه در مقابله با دشمن انجام دادند که باید هر چه سریعتر عوامل نفوذی آن در کشور و احتمالا نیروهای مسلح شناسایی شود. مبادا با پی بردن به قضیه ترور شهید طهرانی مقدم توسط منافقین باز آن را بایکوت حفاظتی کنیم. اینجا جایی است که دشمن می خواهد همانطور که حاج قاسم سلیمانی را از معادلات زمینی اش حذف کرد این بار سردار حاجی زاده را از آسمان معادلاتش پاک کند. وقاحت دشمن به حدی است که با پررویی در چشم ملت ما خیره می شود و می گوید: می خواستیم سردار شهلایی را نیز همزمان در یمن ترور کنیم.

هوشیار باشیم و مدافع سربازان وطن.