شاید بیشترین تصویری که از رضا رویگری در یک دهه اخیر در ذهن ما شکل بسته، تصویر «کیان» ایرانی در مجموعه «مختارنامه» با بازی اوست. اما او در نقش های متفاوتی ظاهر شده که برخی از آنها مثلا در سینما در دو فیلم «اجاره نشین ها» و «بوتیک» از نقش های ماندگارند. اتفاقا نقش شاپوری در بوتیک شباهت هایی با نقش احتشام در سریال «به کجا چنین شتابان» دارد؛ اما رویگری در گفت و گویی که آی فیلم با او داشته است، به تفاوت بازی در این دو نقش اشاره می کند و از نقش «فریدون احتشام» می گوید.

او همچنین چگونگی انتخاب شدنش به جایگزینی زنده یاد خسرو شکیبایی را که در ابتدا قرار بود او بازیگر نقش احتشام باشد، روایت می کند.
رویگری در پاسخ به این سوال که یکی از بهترین بازی های او که در حافظه خیلی ها ثبت شده، نقش شاپوری در فیلم بوتیک است و آیا نشانه هایی از آن شخصیت را در نقش فریدون احتشام «به کجا چنین شتابان» هم می توان ردیابی کرد؟ گفت: اتفاقا من سعی کردم به گونه ای بازی کنم که این دو کاراکتر در ذهن مخاطب، شبیه و نزدیک به نظر نرسد. شاید برخی از خصلت های رفتاری یا مشترک بودن بازیگر هر دو نقش که خودم بودم، باعث شده شاپوری در ذهن شما تداعی شود. ضمن اینکه در بوتیک فقط در چند سکانس شاپوری را می بینیم و در واقع آن نقش، نقش کوتاهی بود؛ اما در اینجا با سریال و قصه طولانی تری مواجه هستیم و فریدون احتشام حضور پررنگ تری دارد و این یعنی موقعیت های بیشتری برای پرداخت به شخصیت وجود داشت. ضمن اینکه شاپوری شخصیت منفی تری بود و مخاطب را از خود منزجر می کرد؛ اما احتشام «به کجا چنین شتابان» به نظر من یک شخصیت خاکستری است و حتی ممکن است مخاطب یک جاهایی دلش به حالش بسوزد! به همین دلیل هم وقتی فیلمنامه را خواندم به این کاراکتر علاقمند شدم و به آقای طالبی گفتم من این نقش را بازی می کنم. یادم هست که گفتم یا این نقش یا اصلا بازی نمی کنم.
او افزود: آقای طالبی با توجه به همکاری با مرحوم خسرو شکیبابی در فیلم «دست های خالی» و شناختی که از بازیگری او داشت، ایشان را برای این نقش در نظر گرفته بودند که متاسفانه تا فیلمنامه آماده شود و پروژه کلید بخورد، شکیبابی از دنیا رفت. برای من هم نقش هاتف را در نظر گرفتند که بعد علی عمرانی آن را بازی کرد. همانطور که گفتم من با خواندن فیلمنامه عاشق نقش فریدون شدم و آقای طالبی هم موافقت کرد و ظاهرا بعد از اینکه خسرو فوت کرد، خودشان هم تصمیم گرفته بودند که این نقش را به من پیشنهاد بدهند
بازیگر نقش احتشام با بیان اینکه این شخصیت یک نقش منفی مطلق نبود، بلکه شخصیتی خاکستری داشت و همین ویژگی، فراز و فرودهای نقش را بیشتر می کرد، ادامه داد: احتشام یک کاراکتر چند بعدی بود و به نوعی شخصیت تخت و یکدستی نبود، بلکه پیچیدگی داشت. نقش ها و شخصیت های خاکستری به خاطر همین تضادهایی که درونشان هست، به لحاظ بازیگری، چالش برانگیزترند و به بازیگر امکان مانور بیشتری در بازیگری می دهند. ایفای چنین نقش هایی گرچه از یکسو سخت تر است؛ اما لذت بیشتری هم دارد و من دوست دارم از بازی کردنم لذت ببرم و با نقش کلنجار بروم و نقش فریدون این امکان را به من می داد.
رویگری این را هم گفت که: به آقای طالبی پیشنهاد دادم که یک لنز خاکستری بگذارم که ویژگی های ظاهری و رفتاری این شخصیت، هم سنخ با هم شوند منتها به دلیل اینکه بخشی از بازی من در ایفای این نقش و به اصطلاح درآمدن شخصیت احتشام، به میمیک صورت و به بازی چهره به ویژه بازی با چشم و نگاه نیاز داشت، آقای طالبی مخالفت کردند و گفتند لنز ممکن است مانع از تاثیرگذاری بازی چشمی شود

این بازیگر مطرح سینما و تلویزیون در توضیح دلیل مخالفت ابوالقاسم طالبی یادآور شد: چشم و حرکات آن و جنس و نوع نگاه و به طور کلی بازی با نگاه مهم ترین استفاده دراماتیک از صورت است که می تواند احساس و عواطف مختلفی از یک پرسوناژ را به مخاطب منتقل کند و به باور پذیری نقش کمک کند. گرچه بازی با چشم و نگاه در سینما به دلیل کلوزآپ و نمایش فیلم روی پرده بیش از تلویزیون کاربرد دارد و در واقع در سینما بیشتر خودش را نشان می دهد. او با ابراز رضایت از ایفای نقش فریدون احتشام در «به کجا چنین شتابان» توضیح داد: وقتی بازیگری با یک نقش روی کاغذ و فیلمنامه ارتباط برقرار می کند، یعنی با یک عشق و علاقه قبلی به آن نقش جلوی دوربین می رود و با انرژی بیشتری به ایفای نقش می پردازد. در واقع با رضایت قبلی به سراغ نقش می رود. علاوه بر این عشق و علاقه، شناخت بهتری هم نسبت به نقش پیدا کرده و قبل از اینکه جلوی دوربین به آن جان ببخشد، در ذهن و خیال خودش با آن زندگی می کند و سعی می کند که آن نقش را در خود درونی کند. از نظر من فریدون احتشام واجد این ویژگی ها بود. البته این مسئله صرفا برای نقش های منفی و خاکستری صادق نیست؛ برای نقش های مثبت هم همین قاعده صدق می کند. اساسا بحث منفی و مثبت بودن نقش نیست، مسئله جذابیت یک شخصیت و کاراکتر برای خود بازیگر است. ممکن است بازیگری نقش مثبت را بد بازی کند و همین بد بازی کردن حتی ممکن است تاثیر منفی روی مثبت بودن نقش در ذهن مخاطب بگذارد. به همین دلیل معتقدم مسئله خوب یا بد بازی کردن است نه مثبت یا منفی بودن نقش.
رویگری در پایان یادی هم از نقش ماندگارش در مختارنامه کرد و گفت: وقتی از خودت در ایفای یک نقش راضی باشی یا آن نقش مورد توجه و اقبال مخاطب قرار گرفته باشد، لذت بردن از بازی در آن نقش همواره با تو خواهد بود و با هر بار دیدن باز هم تکرار می شود. همچنان که از تماشای مختارنامه و بازی ام در نقش کیان که هر سال در همین شبکه آی فیلم پخش می شود، لذت می برم.
«به کجا چنین شتابان» این شب ها روی آنتن شبکه آی فیلم است و به زودی داستان گیرای شخصیت های آن به انتهای مسیر خود می رسد.