به گزارش شرح آنلاین به نقل از مهر کتاب «حرفهای» شامل خاطرات جواد شریفی راد معلم و سرتیم خنثیسازی بمب نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: بمبهایی که توی کرج افتاده بود، بمبهای چتری بود؛ چترهای پارچهای، منتهی با جنس خیلی زمخت. چتر این بمبها توی حفره دمِ بمب نصب شده. به محض اینکه بمب رها میشود، کارتریج چتر میزند، چتر آزاد میشود و از توی حفره میآید بیرون.
گاهی وقتها که بمب در ارتفاع پایین رها میشود، اگر چترش درست باز نشود، با سینه میخورد زمین. در اثر ضربهای که با پهلو میخورد، میپرد اینطرف و آن طرف. بلند میشود و یک جای دیگر میافتد. گاهی وقتها عمل میکند، گاهی وقتها هم عمل نمیکند. چون باید با سر بخورد زمین که عمل کند. این بمب کرج هم جزو بمبهای عملنکرده بود. هواپیما از مسیر غرب به شرق آمده بود، بمبش را زده بود، بمب خورده بود زمین، بلند شده بود و افتاده بود روی سقف پشتبام. سقف را یکمقدار فرو برده بود و گیر کرده بود. ساختمان هم در اثر انفجار یکخرده کج شده بود. دیدم چتر دارد بمب را میکشد طرف پایین. چتر تسمههای خیلی محکمی داشت. تسمههای چتر را بریدم و بمب را آزاد کردم. رفتم لبه پشتبام؛ جایی که سر بمب آنجا بود. تنها بودم، نفر کمکی نداشتم. پایین ساختمان امدادگرها دست از کار کشیده بودند و منتظر بودند که بمب زودتر خنثی بشود.
کتاب «حرفهای» در حال حاضر با چاپ سومش با شمارگان ۳ هزار نسخه در بازار نشر حضور دارد.
Friday, 29 March , 2024