زنان و مردان این دیار برای حفظ حرمت ها و باورهای خود تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته اند. گاهی به جرم حب اهل بیت رسول خدا(ص) زخم تازیانه ها و درد سیاهچاله های طاغوتیان را برجان خریده اند و گاه به جرم داشتن حیا و حجاب رنج سالها تضییق و سرکوب […]

زنان و مردان این دیار برای حفظ حرمت ها و باورهای خود تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته اند. گاهی به جرم حب اهل بیت رسول خدا(ص) زخم تازیانه ها و درد سیاهچاله های طاغوتیان را برجان خریده اند و گاه به جرم داشتن حیا و حجاب رنج سالها تضییق و سرکوب را تحمل کرده اند.

شرح آنلاین – رامین فرهودی: پدربزرگ ها و مادر بزرگ هایمان از آن دوران سیاه رضا خانی و طرح استعماری کشف حجاب توسط او و اربابانش سینه ای پر خاطره دارند. روزگاری که در آن ساخته شدن حمام های خانگی باب شد تا زنان و دختران این سرزمین زحمت مراجعه شبانه و مخفیانه به حمام محلات را نداشته باشند.

رضا شاه که در طول عمر منحوس سلطنتش تنها یک بار سفر خارجی آن هم به ترکیه داشت با مشاهده کشف حجاب ملت ترکیه بر آن شد تا به هر نحو ممکن نقشه انگلیسی ها را در ایران پیاده کند اما غافل از این بود که باورهای فرهنگی و دینی ملت ایران ریشه دارتر از باور سایر ملل است.

ایرانی ها پیش از آن که دین اسلام را به عنوان آیین زندگی خویش بپذیرند با یکتا پرستی و مفاهیم اساسی آن آشنا بودند و حفظ حجاب برای تمام زنان ایرانی یک ارزش و نمادی از حجب و حیای زنانه به شمار می آمد چه آنکه ایرانیان یهودی نیز به حفظ حجاب زنان خود در این آیین الهی بسیار پایبند بوده و همین امر موجب شده بود تا زن یهودی یا مسلمان تنها از رنگ روبنده شان تشخیص داده شوند، زن مسلمان روبنده سفید داشت و زن یهودی روبنده سیاه.

استعمار پیر با شناخت عمیق خود از اسلام و فرهنگ ایرانی، عفت و حیای زن را که در زیر سپر حجاب محافظت می شد مانعی بر سر راه نفوذ خود می دید و از این رو کوشید تا با تغییر شکل فرهنگی زنان ایرانی رگ غیرت مردان این سرزمین را نیز خاموش کند اما غافل از ریشه دار بودن فرهنگ و ایمان مردمان این سرزمین در مورد حجاب به عنوان کرامت یک زن بود.

ماجرای پیاده سازی طرح استعماری کشف حجاب که در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ ه ش اعلام شد هر چند در صفحات پیشین تاریخ شکست خورده است اما امروز همان طرح با رویکردی آرام و بی صدا در میان جامعه ایرانی در حال خزیدن است و روزی نیست که بر تن و فکر زن و دختری ایرانی چنبره نزند. حذف حجاب هر چند به یکباره برای دشمنان اسلام و ایران مقدور نشد اما امروز به مدد رسانه های جمعی و فضای مجازی در اختیار غرب، این اقدام به شکلی دیگر در حال پیگیری است و تاثیرات شوم آن قابل لمس شده است.

استفاده از مدل های لباس منافی عفت عمومی توسط دختران در خیابان های شهرهایمان با آرایش های خاص دل هر شهروند مومن و معتقد ایرانی را به درد می آورد. یک دوست ارمنی می گفت: “درست است که ما در محافل خصوصی خود حجاب به سبک و سیاق مسلمانان را نداریم اما متاسفانه روش لباس پوشیدن برخی دختران امروزی مورد پسند ما هم نیست و این یعنی زنگ خطر.”

امروز برداشتن حجاب زن ایرانی با هزار ترفند و فریب در سکوتی وهم آور انجام می شود و اما سوال این است چه باید کرد؟ به زعم بنده همانطور که حکومت های گذشته توان برداشتن حجاب از سر زن ایرانی را نداشته توان بر سر کردن آن را نیز در قالب یک امر حکومتی ندارد هر چند این امر چیزی از وظایف آن در برابر جامعه کم نمی کند و باید به وظایف قانونی خود عامل باشد و در این بین رسانه ملی در خط مقدم ترویج فرهنگ حجاب قرار دارد.

البته در این بین اشاره ای باید کرد به تولیدات بی محتوای صورت گرفته در طول سالیان گذشته توسط رسانه ملی برای بحث حجاب توسط عواملی که در مقابل دوربین با حجاب حضور دارند ولی در بیرون از سازمان هفت قلم آرایش می کنند و مخاطبانشان در تعارض جدی با نفس و ایمان قرار می گیرند. تولید کنندگان آثاری از این دست خود باید عامل به محصولاتشان بوده و حرفی را که می زنند باور داشته باشند که اکثرا ندارند.

فرهنگ توسط مردم ساخته می شود و اداره فرهنگ باید توسط همین مردم صورت گیرد و با بخشنامه و دستورالعمل های سازمانی فرهنگ سازی صورت نمی گیرد. مردم را باید وارد گود کرد، همین مردمی را که فرهنگ ایثار و شهادت به وجود آورده اند باید دستشان هم در ترویج فرهنگ حجاب و عفاف باز باشد.

نباید بگذاریم خون آن سه تکاور شهید ارتش که برای نجات پیکر عریان دختر ایرانی کشته شده به دست عراقی ها به شهادت رسیدند پایمال شود نباید اجازه دهیم وقیحان روزگار جرئت پایمال کردن خون شهدای امر به معروف را داشته باشند. اگر ملت اجازه این کار داشته باشد خون شهدای مسجد گوهرشاد تا کف خیابان های شهرمان منکوب و تضییع نخواهد شد.