به گزارش شرح آنلاین به نقل از شهریار، گرمای چهل و چند درجهای و ساعتها ترافیک، کافی است برای اینکه یک روز را بد شروع کنید. حتی کافی است برای اینکه از یک روز خوب، یک نتیجه بد بگیرید. ترافیک را نمیتوان کتمان کرد. ترافیک هست، در تمام روزهایمان.
ما عادت کردهایم، وگرنه برای کسی که از یک شهر کوچکتر یا یک روستا به کلانشهر سفر میکند، این حجم ترافیک غیرقابل تحمل است. ما عادت کردهایم که بخشی از عمرمان را پشت فرمانی سر کنیم که فرمان زندگی و زمان را از دستمان میگیرد.
هیچکس نمیتواند ادعا کند در کلانشهری مثل تهران، تبریز یا اصفهان زندگی میکند و عبور و مرور در سطح شهر برایش لذتبخش است. واقعیت این است که نهتنها شهرهای بزرگ ما، بلکه شهرهای بزرگ دنیا به یک بیماری بزرگ به نام ترافیک مبتلا شدهاند. یک بیماری عظیم که همچون غده سرطانی در تمام رگهای شهر پخش شده است.
اما بشر که سالهاست توانسته بجای مقابله با سرطان، آن را کنترل کند و گاه پیشگیری، چرا نمیتواند ترافیک را مدیریت کند تا بلکه عمر کوتاه انسانها در عصر مدرن و ماشینی هرچند به مقداری اندک، دلنشینتر و لذتبخشتر شود؟
اخیرا در نشست تخصصی مدیران رسانههای آذربایجان شرقی با مسئولان مربوط به محیط زیست، مطرح شد که روزانه ۹۰۰هزار دستگاه خودرو در تبریز که حدود ۲میلیوننفر جمعیت دارد تردد میکند. این یعنی برای هر دو نفر یک خودرو و این یعنی ترافیکی سرسام آور!
پیش از هرگونه نظر کارشناس و تخصصی، بنظر میرسد که همین مقدار خودرو برای شهری با این جمعیت و وسعت، اولین دلیل به وجود آمدن ترافیک باشد اما در مراحل بعد است که انگشتهای اتهام به وجود آوردن ترافیک تبریز، به سمت افراد و دستگاههای دیگر هم میچرخد.
عدهای معتقدند زیرساختهای شهر متحمل این حجم خودرو نیستند. زیرساختهای شهر یعنی مجموعهای از خیابانها، پلها، گذرگاهها، چهارراهها و حتی قوانین راهنمایی و رانندگی. اما غیر از اینها، وسائط حمل و نقل عمومی مثل مترو و اتوبوسهای بیآرتی نیز در افزایش یا کاهش ترافیک بیاثر نیستند.
منکر آن نیستیم که به تمام نقاط شهر نمیتوان با بیآرتی یا مترو سفر کرد. حتی ادعا نمیکنیم در تبریز طول و عرض تمام خیابانها استاندارد است و بیهیچ مشکلی میتوان به همهجای شهر سفر کرد. اما به جرات میتوان ادعا کرد که در موضوع ترافیک، مسائل فرهنگی همهچیز نیست اما آغاز همهچیز است.
وقتی فقط عده اندکی از شهروندان ترجیح میدهند که بجای استفاده از خودرو شخصی از وسائط نقلیه عمومی استفاده کنند، اوضاع همین میشود که هست. وقتی هرکس به این فکر میکند که شخص خودش هرچه سریعتر و آسانتر به مقصدش برسد، اوضاع همین میشود که هست.
دوبله پارک کردن، دیگر در شهر ما عیب محسوب نمیشود چراکه سوبله پارک کردن هم رایج شده است. «الان برمیگردم» رانندهای با خودش همین را می گوید و در یک خیابان کمعرض خودرویش را در ردیف سوم پارک میکند به امان خدا. بعدها همین راننده است که به اوضاع ترافیک اعتراض میکند.
هرچند باید قبول کرد که محل پارک در سطح شهر واقعا کم است یا حتی نیست؛ اما تمام ساختمانهای ادارات و مراکز تجاری و خدماتی در مرکز شهر تجمع یافتهاند و جالب آن است که باز عدهای تنها به خاطر منافع خود باز مرکز شهر را برای احداث واحدهای مختلف مناسب میدانند.
همانگونه که ترافیک با همکاری مسائل فرهنگی و زیرساختها به وجود آمده است، بدون همکاری این دو مقوله کنترل نمیشود. نباید فراموش کرد که ترسناکتر از شهری که مترو ندارد، شهری است که واگنهای مترو در آن خالی حرکت میکنند. ترسناکتر از شهری که پارکینگ ندارد، شهری است که پارکینگ برای برجسازان و سرمایهگذاران اولویتی ندارد.
با خبرگزاری شهریار همراه باشید که قرار است در قالب سلسله گزارشها و یادداشتهایی، درباره معضل ترافیک شهرمان تبریز، بیشتر صحبت کنیم.
Saturday, 4 May , 2024