مهر، (شرح آنلاین)- سیدمحمدمهدی طباطبایی‌نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربه ضمن تشریح فرآیند حمایت مالی این مرکز از مستندسازان تأکید کرد هیچ‌گاه «موضع» را به فیلم‌ساز تحمیل نمی‌کنند.

اوایل همین هفته بود که در واپسین نوبت‌های شفاف‌سازی مالی از سوی سازمان سینمایی، فهرست عملکرد مالی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در یازده ماه سال ۹۷ منتشر شد تا شفاف‌سازی سازوکار حمایتی و مالی این مرکز که از انتشار گزارش‌های مرتبط به سال‌های گذشته کلید خورد، به سالجاریو زمان حال برسد.

سیدمحمد مهدی طباطبایی‌نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که پیش از این و در بخش نخست گفتگوی صریح با از «سلایق» و «رویکردها» ی خود در مدیریت این مرکز طی ۵ سال گذشته گفته بود، در ادامه توضیحاتی را درباره فرآیند شفاف‌سازی مالی این مرکز ارائه کرد.

در ادامه این گفتگوی صریح تلاش کردیم تا تصویری روشن‌تر از سازوکار حمایت‌ های مالی مرکز گسترش از پروژه‌های مستند و انیمیشن به‌دست آوریم.

بخش دوم و پایانی گفتگوی سیدمحمدمهدی طباطبایی‌نژاد را در ادامه می‌خوانید.

شما در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، شروع آتشین و پرحاشیه‌ای از منظر شفافیت عملکرد مرکز در دوره قبل و حتی افشاگری درباره برخی پروژه‌های خاص داشتید. با ورود حسین انتظامی به سازمان سینمایی هم یکی از کلیدواژه‌های اصلی در برنامه‌های کلان این سازمان همین مقوله «شفافیت» است. در باب شفافیت اما هم در گذشته و هم امروز این نگرانی به‌وجود آمده که گویی هدف آن به «انتشار صرف آمار و ارقام» تقلیل پیدا کرده است و معمولاً هم توضیح ضمیمه آن نیست؛ فکر می‌کنید طی این سال‌ها به تحقق «شفافیت» نزدیک شده‌ایم؟

درباره شفافیت مالی مرکز گسترش ابتدا این توضیح را باید مدنظر داشته باشیم که ما فهرست حمایت‌های مالی مرکز از فیلم‌ها و حتی گزارش حسابرسی سالانه خود را منتشر کرده‌ایم. ریز هزینه‌های سه دوره اخیر جشنواره سینماحقیقت را هم در اختیار سازمان سینمایی قرار داده‌ایم. همه اطلاعات مالی مرکز طبق زمان‌بندی مشخص در اختیار سازمان سینمایی قرار گرفته و می‌گیرد و این سازمان است که درباره فرآیند انتشار و رسانه‌ای شدن آن تصمیم‌گیری می‌کند.

به همین دلیل انتشار یا عدم انتشار بخشی از این آمارها در اختیار ما نیست و اینکه برخی به مرکز نقد می‌کنند که چرا شفاف‌سازی کامل صورت نمی‌گیرد، باید پاسخ داد که همه این آمارها در اختیار سازمان سینمایی قرار گرفته است و آنچه تا امروز منتشر شده پس از انطباق و بررسی آمارها با اسناد و مدارک و از سوی سازمان بوده است.

مشخصاً درباره فرآیند انتشار آمار حمایت مالی از فیلم‌های مستند که بخش عمده‌ای از فعالیت مرکز را هم شامل می‌شود، سؤالاتی به‌وجود آمد، دلیل تأخیر در این زمینه چیست؟

دو نکته وجود دارد؛ درباره اطلاعات سال‌های قبل در دوره‌ای مرکز گسترش و انجمن سینمای جوانان ادغام شده بودند و واقعیت این است که برخی آمارهای مربوط به آن دوره را حتی خود ما هم در اختیار نداشتیم که بخواهیم منتشر کنیم. آنچه در سایت شفافیت از ما خواسته شده بود، اطلاعات مربوط به حمایت از فیلم‌های سینمایی بود و به همین دلیل هم در فهرست اولیه‌ای که منتشر شد، صرفاً فیلم‌های سینمایی را اعلام کردیم.

درباره اطلاعات سال‌های قبل در دوره‌ای مرکز گسترش و انجمن سینمای جوانان ادغام شده بودند و واقعیت این است که برخی آمارهای مربوط به آن دوره را حتی خود ما هم در اختیار نداشتیم که بخواهیم منتشر کنیمدرباره فیلم‌های مستند واقعیت این است که جمع‌آوری دقیق آمار کار زمان‌بری است. بررسی رقم قراردادها و سهم مرکز در هر یک، چراکه برخی حمایت صددرصدی نبوده و ما صرفاً مشارکت داشته‌ایم، این‌ها همه زمان‌بر است. مضاف بر اینکه به‌عقیده بنده هرچند شفاف‌سازی در این زمینه امروز تبدیل به قانون شده است اما بهتر است در قراردادها هم به‌صورت رسمی درج شود تا طرف مقابل هم بداند که ما بر اساس قانون مکلف یا مجاز به انتشار رقم قرارداد هستیم. این بندی است که در قراردادهای جدید مرکز گنجانده شده است.

نکته دیگر این است که در حال حاضر سازمان سینمایی ما را موظف به شفاف‌سازی درباره قراردادهای با رقم بالای ۲۵۰ میلیون تومان کرده و مشخصاً مرکز گسترش در سال ۹۷ هیچ قراردادی با چنین رقمی نداشته است که بخواهد اطلاعات آن را منتشر کرد. به تعبیر دیگر بر اساس قانون مرکز در سال گذشته «فاقد قرارداد» محسوب می‌شود چراکه همه قراردادهای ما در این سال مبلغی زیر ۲۵۰ میلیون تومان داشته است. لااقل تا امروز قانون اینگونه است و شاید بعدها سازمان درباره قراردادهای پایین‌تر هم ما را ملزم به شفاف‌سازی کند که حتماً در آن مقطع این کار هم انجام خواهد شد. ما در حال حاضر فقط دو قرارداد با رقم بالای ۲۵۰ میلیون تومان داریم که آن هم مربوط به پیش از سال ۹۷ است.

بخشی از سؤالم بی‌پاسخ ماند؛ این شکل از انتشار آمار برای «شفافیت» کفایت می‌کند؟

به نظرم حرف شما درست است که این جنس از شفافیت صرفاً پرداختن به پوسته است اما بالاخره همین اندازه هم یک گام مبارک و مؤثری است…

گامی که طبیعتاً حساسیت و عطش پیگیری برای شنیدن توضیح را هم بیشتر کرده است. کمااینکه بعد از انتشار فهرست حمایت‌های مرکز خیلی از رسانه‌ها نسبت به بخش‌هایی از آن نقدها و سؤالاتی را مطرح کردند اما دریغ از یک توضیح و پاسخ!

واقعاً باید مشخص شود که قرار است درباره چه چیزی توضیح دهیم. زمانی از ما می‌خواهند لیست قراردادها را منتشر کنیم، خب می‌کنیم. اما اگر بخواهند درباره یک قرارداد خاص توضیح بیشتری ارائه شود طبیعتاً باید مشخص شود که چه نقطه ابهامی درباره آن وجود دارد که نیازمند توضیح بیشتر است. اما اینکه به‌صورت کلی مطرح کنند که علت انعقاد این قرارداد چه بوده، خب چه پاسخی باید بدهیم؟ اینکه دیگر شفاف‌سازی نیست؟

فیلم‌سازانی بوده‌اند که حمایت‌های دریافتی از طرف مرکز را در یک بازه زمانی مشخص برگردانده باشند؟

فیلم‌سازانی از این دست بوده‌اند اما آنچه در این جدول منتشر شده حمایت‌های صورت گرفته در قالب مشارکت است وبرمبنای آن صاحب سهمی از فیلم شده‌ایم و قرار بر بازگشت هزینه نیست. به معنای دیگر در این پروژه‌ها ما سهم‌الشراکه خود را پرداخت کردیم و قالب این حمایت‌ها وام نبوده است.

نسبت به ترکیب فیلم‌سازانی که از حمایت‌های مرکز در این سال‌ها بهره‌مند برده‌اند هم ابهاماتی طرح شده است؛ واقعاً جهت‌گیری و به تعبیر خود شما «سلیقه» مدیران مرکز در اعطای این تسهیلات در دوره‌های مختلف دخیل بوده است؟

لااقل درباره دوره مسئولیت من مطلقاً اینگونه نبوده و نخواهد بود. اینکه در دوره‌های دیگر چه اتفاق افتاده است هم طبیعتاً مدیران دیگری باید پاسخگو باشند. البته در دوره‌های قبل و زمانی که بنده قائم‌مقام مرکز بوده‌ام هم مطمئنم که این رویکرد وجود نداشته است. زمانی که آقای آفریده مسئول مرکز بودند و بنده قائم‌مقام، هم از محسن امیریوسفیحمایت شد و هم از مسعود ده‌نمکی. مگر غیر از این است؟ به نظرم همواره این تنوع در ترکیب فیلم‌سازان موردحمایت مرکز موردتوجه بوده است.

زمانی که آقای آفریده مسئول مرکز بودند و بنده قائم‌مقام، هم از محسن امیریوسفی حمایت شد و هم از مسعود ده‌نمکی. مگر غیر از این است؟ به نظرم همواره این تنوع در ترکیب فیلم‌سازان موردحمایت مرکز موردتوجه بوده است فرآیند بهره‌مندی از این حمایت‌ها چگونه بوده است؟

این فرآیند برای فیلم سینمایی به‌گونه‌ای و برای آثار مستند به‌گونه دیگر بوده است. در حال حاضر حمایت از فیلم‌های سینمایی در دستورکار ما نیست و پیش از این فیلم‌های اول یا دومی که پروانه ساخت داشتند می‌توانستند برای دریافت حمایت به مرکز مراجعه کنند. شورایی به‌صورت تخصصی فیلم‌نامه را بررسی می‌کرد و در صورت تأیید از ۱۰ درصد به بالا در تولید، مشارکت می‌کردیم.

در زمینه سینمای مستند اما شرایط متفاوت است. کسانی که به‌عنوان مستندساز می‌خواهند با مرکز همکاری کنند باید یکی از این ویژگی‌ها را داشته باشند؛ یا عضو پیوسته یکی از انجمن‌های صنفی مرتبط با مستند باشند، یا حداقل سه نمونه کار قابل‌عرضه داشته باشند. اگر هیچ‌کدام از این دو شرط را نداشت باید یک فیلم داشته باشد که جایزه یکی از جشنواره‌های معتبر داخلی یا خارجی را دریافت کرده باشد. اگر یکی از این شرط‌ها وجود داشته باشد، طرح مستندساز دریافت و موردبررسی قرار می‌گیرد.

غیر از مشارکت، برای تولیدات مرکز چه فرآیندی طی می‌شود؟

آن هم به همین صورت است.

بالاخره برخی ایده‌ها از طرف شما باید طرح شد….

بله. ما دو شیوه در این زمینه داریم که برمبنای آن هم عمل می‌کنیم. یکی شیوه پسیو یا منفعل است؛ در این شیوه عده‌ای ایده‌های خود را در سایت ثبت می‌کنند و ما هم برمبنای همان‌ها اقدام به بررسی می‌کنیم. در این زمینه دخالتی در ایده‌ها نداریم. مرکز اولویت خاص در حمایت از فیلم‌های مستند ندارد چراکه وظیفه «حمایت عام» از سینمای مستند بر عهده ما است. البته برخی موضوعات در دوره‌های خاص برایمان حائز اهمیت می‌شود.

مثل مصرف بهینه انرژی که امروز یکی از معضلات کشور است و فیلم‌های مستند کمی هم در این زمینه تولید شده و می‌شود. طبیعتاً در این موارد ملاحظات ویژه‌تری برای حمایت خواهیم داشت. در این سبک از کار، مرکز گسترش مهم‌ترین محل مراجعه مستندسازان در کشور است و نمی‌توانیم این باب را ببندیم. این برخلاف رویکرد سازمان‌ها و مراکزی است که نمی‌خواهم نام ببرم اما درها را می‌بندند و ترجیح می‌دهند خودشان مستندساز را صدا کنند و به او بگویند ما می‌خواهیم درباره فساد پهلوی مستند بسازیم، برو ایده‌ات را بیاور! حتی در مواردی ایده را هم حاضر و آماده دارند.

می‌خواهید بگویید مرکز گسترش مطلقاً چنین فرآیند سفارش مستندی ندارد!؟

چرا مرکز هم دارد که درباره آن توضیح می‌دهم. حرفم این است از آن جایی که بخش دریافت و بررسی ایده‌ها وقت بسیاری از ما در مرکز می‌گیرد، نمی‌توانیم ادای رفقای دیگر را دربیاوریم و بگوییم ما درها را می‌بندیم و دیگر هیچ طرحی قبول نمی‌کنیم. وگرنه اینکه سوژه سفارش بدهیم که ساده‌ترین کار است!

رویکرد ما برخلاف رویکرد سازمان‌ها و مراکزی است که نمی‌خواهم نام ببرم اما درها را می‌بندند و ترجیح می‌دهند خودشان مستندساز را صدا کنند و به او بگویند ما می‌خواهیم درباره فساد پهلوی مستند بسازیم، برو ایده‌ات را بیاور!سال اولی که وارد مرکز شدم، ۴۵۰ طرح پیشنهادی در انتظار بررسی بود و امروز هم سالانه نزدیک به ۲۰۰ طرح مستند به دست ما می‌رسد. بالای ۱۰۰ طرح انیمیشن ما داریم که این غیر از طرح‌های دانشجویی و پایان‌نامه‌هاست. در مجموع چیزی حدود ۴۰۰ طرح در حوزه مستند و انیمیشن در طول سال در مرکز بررسی می‌شود که آمار بالایی است.

خارج از این فرآیند از دو مسیر دیگر هم برای سفارش طرح و ایده اقدام می‌کنیم. یکی از طریق مشارکت با عوامل محرک؛ مثلاً امسال قرارداد مشترکی با شرکت توسعه معادن (ایمیدرو) منعقد کردیم تا درباره این حوزه مغفول آثار مستند موردحمایت قرار بگیرد. دو سفر انگیزشی در این قالب برای گروهی از مستندسازان داشتیم تا به‌صورت اکتیو و فعال ما آن‌ها را به سمت ایده‌های مرتبط با این حوزه خاص هدایت کنیم. در این فرآیند ایده باز هم در ذهن مستندساز جرقه می‌خورد و اینگونه نیست که ما سفارش مستقیم دهیم.

ما به‌دنبال تحمیل ایده نیستیم. البته ممکن است سفارش‌های خاص داشته باشیم مثل مستند «ترور سرچشمه» که مستقیماً سفارش ما به محمدحسین مهدویان بود. در این مورد هم پیشنهاد موضوعی با ما بود و ایده اصلی برای ساختار مستند، از آن آقای مهدویان بود.

و حرف نهایی این مستند را هم باید متعلق به کارگردان بدانیم؟ یعنی «موضع فیلم» از طرف شما ابلاغ نشده است؟

اصلاً موضع دستوری و سفارشی نداریم! شاید موضوعی را سفارش بدهیم اما اصلاً درباره چگونه ساختنش دخالت نداریم.

بد نیست همین‌جا درباره یکی از سرفصل‌های فراموش‌شده سینمای مستند هم صحبت کنیم که «تهیه‌کنندگی در سینمای مستند» است. واقعاً جایگاه حرفه‌ای تهیه‌کننده در این جنس تعامل‌ها و حمایت‌های دولتی از آثار مستند کجاست؟

یکی از شعارهای اصلی ما از ابتدا که تلاش بسیاری هم برای تحقق آن داشتیم و هنوز به آن نرسیده‌ایم «تقویت نظام تهیه‌کنندگی سینمای مستند» بوده است. مدل‌هایی که ما امروز برای تولید فیلم مستند داریم، برای تهیه‌کننده به‌صرفه نیست. چه زمانی حضور تهیه‌کننده در این فرآیند می‌تواند به‌صرفه باشد؟ زمانی که بتوانیم دسته‌بندی‌های معین برای تهیه‌کننده‌ها معین تعریف کنیم. مثلاً اعلام کنیم ما امسال فیلم محیط‌زیستی می‌خواهیم، آقای فلانی شما تهیه‌کننده طرف قرارداد ما برای این آثار باش و این هم ۵۰۰ میلیون تومان برای تولید این آثار، شما ۵ کارگردان و ۵ طرح آماده به ما معرفی کن.

به مستندسازانی که با ما همکاری داشته‌اند این نوید را می‌دهم اگر خودشان تمایل دارند در خارج از کشور به‌دنبال پخش‌کننده برای آثارشان باشند، در صورت توفیق در ورود به بازار جهانی، صرفاً به‌واسطه اطلاع‌رسانی به مرکز، ۳۵ درصد از حق‌پخش را به خودشان می‌دهیماینگونه تهیه‌کننده می‌شود واسطه میان ما و مستندسازان. برای این هدف باید سراغ تهیه‌کنندگان خبره‌ای رفت که با حوزه مستند آشنایی کامل داشته باشند. این اتفاقی بود که بسیار دنبال تحقق آن بودیم اما از مسیر آن فاصله گرفتیم. امسال کمی متمرکزتر روی این ایده داریم کار می‌کنیم چراکه لزومش بیش از پیش محسوس شده است. باید این مدل تهیه‌کننده‌ها را تقویت کنیم و فکر می‌کنم این یکی از خلأهای جدی ما در حوزه مستندسازی است.

گام بعدی هم این است که همین مستندسازها فراتر از آنکه مجری طرح‌های ما باشند خودشان برای فعالیت در حوزه مستند سرمایه‌جویی کنند. به جایی برسیم که آن‌ها سراغ ما بیایند و اعلام کنند می‌خواهیم ۵ مستند درباره محیط‌زیست بسازیم و برآورد مالی آن مثلاً ۷۰۰ میلیون تومان می‌شود، شما ۳۰۰ میلیون آن را تأمین کنید، باقی‌اش را از منابع دیگر تأمین می‌کنیم. از این جنس تهیه‌کننده بسیار کم داریم.

به‌عنوان نکته پایانی کمی هم درباره حضور مستندهای ایرانی در عرصه‌های جهانی صحبت کنیم. چقدر امروز سینمای مستند ایران در عرصه بین‌الملل حضور فعال دارد؟

آمار حضور جشنواره‌ای فیلم‌های مستند ما در سال‌های اخیر بسیار خوب بوده و امیدوارکننده است. اما در کنار این واقعیت ما با معضلی جدی مواجهیم و آن نبود پخش‌کننده مستند است. در این زمینه تلاش‌هایی داشته و داریم.

طبق آئین‌نامه مرکز هر فیلم مستند در جشنواره الف جهانی پذیرفته شود، هزینه ویزا و بلیتش با ما است. برای حضور در جشنواره‌های ب نیمی از هزینه را تأمین می‌کنیم و برای جشنواره‌های ج نیز تأمین هزینه‌های جانبی و آماده‌سازی را تقبل می‌کنیم.

علاوه‌بر این شرایط از همین تریبون استفاده می‌کنم و به مستندسازانی که با ما همکاری داشته‌اند این نوید را می‌دهم اگر خودشان تمایل دارند در خارج از کشور به‌دنبال پخش‌کننده برای آثارشان باشند، در صورت توفیق در ورود به بازار جهانی، صرفاً به‌واسطه اطلاع‌رسانی به مرکز، ۳۵ درصد از حق‌پخش را به خودشان می‌دهیم، به‌عنوان درآمد حاصل از فروش فیلم.

داریم به دنبال راه‌حل‌هایی می‌گردیم که فیلم‌سازان هم برای ورود آثار مستند به بازارهای جهانی به کمک ما بیایند. خیلی از مستندسازان ما امروز در این زمینه‌ها فعالیت دارند و ارتباطات خوبی هم با محافل جهانی پیدا کرده‌اند. هر اندازه که بتوانیم کمک می‌کنیم تا مستندسازان در سود حق جهانی آثارشان بیشترین سهم را داشته باشند.