دولت جمهوری آذربایجان با تحرکات آشکار ناخواسته در زمینی بازی می کند که او را در تنهایی استراتژیکش بیشتر فرو می برد و این برای دوستان او نظیر جمهوری اسلامی نگران کننده و برای دشمنانش همچون اسراییل خوشحال کننده است.

سران دولت جمهوری آذربایجان از مدت ها قبل با زیر پا گذاشتن معاهدات بین المللی در منطقه قفقاز و حوزه خزر باعث باز شدن پای بیگانگان به این منطقه برای به چالش کشیدن منافع دولت های همسایه کرده است که سر منشاء آن شرکت دادن ترکیه در رزمایش دریایی خزر پس از جنگ ۴۴ روزه بود. حالا نیز با اعزام سفیر و گشودن سفارت در اراضی اشغالی فلسطین دست به تایید رژیمی زده است که دنیای اسلام نفرت تاریخی از آن دارد.

باکو این اواخر در میدانی بازی خود را آغاز کرده که فرزندان ناخلف یهود برایش طراحی کرده اند و تلاش دارند تا با پروراندن تخم های موریانه سلفی گری در تنه این درخت، ریشه شجره طیبه اهل بیت در دومین کشور بزرگ شیعه جهان را بخشکانند و دودمان کشور آباد آنها را با کشیدن به سمت میدان جنگی نابرابر در مقابل ایران به باد دهند. اما چه می توان کرد که بی ادبی های فرزند هر چند برای پدر گران است اما صبوری تنها راه چاره برای ارشاد او به راه درست است و برخورد موجب خسارت های مادی و معنوی برای آن فرزند است.

گویا مسئولان ارشد سیاسی جمهوری آذربایجان مفاهیم سیاسی را به درستی درک نکرده اند یا به عمد نمی خواهند درک کنند؛ چرا که اگر با چشم باز به اطراف خود بنگرند چیزی جز راه های بن بست در میان کوه های قفقاز برایشان باقی نمانده است. دولت جمهوری آذربایجان با همه همسایگان خود تنش مرزی دارد و هیچ یک از آنها حاضر به قدرت گیری آن نیستند چون این قدرت گیری در راستای تامین امنیت منطقه ای نیست و تا خشاب آذری ها در قفقاز پر می شود شروع به شلیک به شیشه خانه های همسایه می کنند.

از سوی دیگر افق دید مسئولان جمهوری آذربایجان نیز بسیار تنزل یافته و مانند یک کودک خردسال از هر بهانه ای برای دروغ پردازی و بهانه جویی استفاده می کند. نمونه اش ماجرای اقدام شخصی یک فرد علیه سفارت آذربایجان در تهران و ترور فاضل مصطفی است. گویا فقط ایرانی ها از سلاح کلاشینکف در دنیا استفاده می کنند حال اینکه در جنگ قره باغ سربازان آذری و ارمنی هم از این سلاح استفاده کرده اند و بهترین نوع آن ساخت کشور روسیه است.

مسئولان آذری به قدری شعور سیاسی مردم جمهوری آذربایجان را پایین می دانند که در طی سال های اخیر تنها اتهامات وارده به مخالفانشان نگهداری مواد مخدر و سلاح غیرمجاز بوده است. انگار در آن کشور مخالفان دولت همگی معتاد یا تروریست هستند و در کل فضای سیاسی باز معنی ندارد. البته نادیده گرفتن اعتراضات به وضع معیشت، عدم حمایت از خانواده های شهدا و جانبازان جنگ قره باغ، فساد گسترده و سازمان یافته اداری، قدرت گیری الیگارشی در ساختار حکومت، چشم پوشی بر مشکلات آبی به وجود آمده توسط ترکیه برای مردم در استان های ساحلی ارس، عدم نظارت بر رسانه ها در فضای دیپلماسی رسانه ای همه و همه دست به دست هم داده اند تا فضای صلح در قفقاز را شکسته و آتش جنگ را برافروزد.

مسئولان جمهوری آذربایجان باید بدانند که اگر اسراییل توانی داشت اکنون جمعیت صهیونیستش وسط خیابان ها برای سرنگونی دولتشان تلاش نمی کردند و اگر قدرت نظامی داشت نباید از مقاومت غزه و کرانه باختری بیمناک می شد. اسراییل در بن بست و گندابی که خود در خاورمیانه ایجاد کرده گرفتار شده است و چاره ای جز برچیده شدن ندارد و نباید با طناب پوسیده آن به چاه افتاد.

این روزها حال اسراییل اصلا خوب نیست و دوستان قدیمی اش از ترس سرایت بیماریش به آنها در حال کناره گرفتن از آن هستند؛ « طناب پوسیده فرزندان یهود، یوسف قفقاز را به قعر چاه می اندازد».

  • نویسنده : احسان نراقی
  • منبع خبر : شرح آنلاین